میترسم تدبیرت جهنمیمان کند.
باز هم تکرارلحظه ها
گفتنی هایی برای همه
سه شنبه 21 مرداد 1393برچسب:تدبیر جهنمی, :: 20:19 ::  نويسنده : منتظر

 آقای روحانی؛ یادمان هست  شما در اولین نشست خبری با اصحاب رسانه،

خود را رئیس جمهور همه مردم ایران معرفی کردید، آنجا نگفتید که فقط با سوادان ،
شجاعان حق بیان عقاید خود و یا حق انتقاد از عملکرد قوه مجریه را دارند ،
آن روز چیزی از رفتن منتقدان به جهنم بیان نکردید.


جناب رئیس جمهور؛ پیشنهاد شما بسیار عالی بود چرا که اگر ملتی در
کشورشان حق انتقاد از سیاست های غلط دولت خود را نداشته باشند بهترین
مکان برای آنان جهنم است.
در این مطلب سعی بر آن داریم تا دلایل ترس خود ا
ز عملکرد دولت تدبیر و امید را بیان کنیم تا مردم قضاوت کنند
که آیا دلهره و ترس منتقدان بیسواد و بزدل شما به جا است یا خیر..

جناب رئیس جمهور؛ ما ترسیدیم وقتی دیدیم میلیاردها دلار سرمایه
گذاری کشور در حوزه هسته ای و نتیجه سالها تلاش و خون دانشمندان
هسته ای برای دریافت چند صد میلیون دلار از صدها میلیارد دلار
بلوکه شده کاملا متوقف شد و دولت آمریکا در ازای پلمپ تاسیساتی
که میلیاردها دلار خرج آن شده بود مبلغی ناچیز را پرداخت کرد و به ریش سیاستمداران ما خندید.

جناب رئیس جمهور؛ ما ترسیدیم وقتی وندی شرمن گفت دروغ  و نیرنگ در دی ان ای ایرانیان است و جناب ظریف به او لبخند زد و شرمن به وزیر امورخارجه ایران در دلش خندید .

جناب روحانی؛ ما بیشتر ترسیدیم وقتی آقای طریف با افتخار در جمع دانشجویان گفت:امریکا می تواند با یک بمب سیستم دفاعی کشورمان که میلیاردها دلار خرج آن شده و بسیار خون ها برای برپایی آن ریخته شده از کار بیاندازد .

آقای رئیس جمهور؛ ما ترسیدیم زمانی که دولت تدبیر و امید با بی تدبیری تمام بسته ای به ظاهر حمایتی تحت عنوان "سبد کالا" در میان مردم پخش کرد و صف هزاران نفری به راه انداخت تا دشمنان قسم خورده ما در سی و پنجمین جشن سالروز پیروزی انقلاب به ما بخندند و مردم ما را با تصاویر کشته های صف دریافت مواد غذایی با گرسنگان سومالی در یک ردیف قرار دهند و بگویند با صدقه ای که به ایرانیان دادیم توانستند بین مردم غذا پخش کنند.

جناب روحانی؛  ما بیشتر ترسیدیم وقتی شما گفتید خزانه دولت  خالی است اما شاهد آن بودیم که همسر جنابعالی در تالار حافظیه کاخ سعدآباد برای همسران وزرا، سفرا و زنان دولت، ضیافتی برپا کرد که این  مهمانی زنانه‌ همراه با رقص و شوی لباس بود. جشنی زنانه و اشرافی در فضای کاخ سعدآباد که فاصله طبقاتی زنان دولتمردان و مسئولان زن دولتی را به رخ عموم زنان جامعه کشاند. تمام زنانی که به این ضیافت دعوت شده بودند از پیش تعیین شده بودند و هیچ امکانی برای ورود افراد عادی نبود ، ما در آن زمان نیز ترسیدیم.

جناب رئیس جمهور ، ما بیشتر ترسیدیم وقتی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت تدبیر و امید را پای آواز خوانی زنان دیدیم و بعد از 35 سال ممنوعیت تک‌خوانی بانوان در ایران در مراسم خانه فرهنگ ایران و با حضور وزیر فرهنگ کشور، گروه ماه با تک‌خوانی خانم مهدیه محمدخانی تابوی 35 ساله را شکست. 
وزیر فرهنگ پس از تک‌خوانی خانم محمدخانی گفت: من اشکالی در تک‌خوانی بانوان نمی‌بینم! ما در آن زمان هم ترسیدیم.

جناب روحانی، ترسیدیم  برای حضور شاعری که «انقلاب 57 را دروغ می‌خواند» و دعوت شد تا در جشنواره شعر فجر انقلاب! حضور داشته باشد.

حاج حسن آقا؛ ترسیدیم وقتی در سال فرهنگ ، وزارت ارشاد با سه محور کتاب شهید آیت  که در مورد مواضع آن شهید درباره ملی‌ گرایان، بنی ‌صدر و موسوی بود ، مخالفت کرد و در واقع این اشخاص مظهر افراط بودند اما اکنون دولت اعتدال است! و این کتاب باید از کانال اعتدال بگذرد ، ترسیدیم  چرا که در مقابل آن به نویسندگان طاغوتی و ضد انقلابی و اسلامی نه تنها مجوز انتشار داده شد بلکه از آنان تقدیر هم به عمل آمد.

جناب رئیس جمهور؛ ترسیدیم زمانی که گفتید شما با داس نیامده اید اما در زمانی اندک همگان کمباین شما را دیدند!!!!!!!
اگر بخواهید جداول عزل و نصب در وزارت خانه های دولت تان در فضای مجازی موجود است.

جناب روحانی؛ ترسیدیم از اینکه دیگر حتی خون علی خلیلی ها مانع یکه تازی ارازل و اوباش نشد و شما چند روز بعد از شهادت این شهید نهی از منکر فرمودید "با زور نمیشود کسی را به بهشت برد!!! "نه تنها ترسیدیم بلکه واقعا لرزیدیم.

جناب رئیس جمهور؛ ما از وضعیت قشر مستضعف و یا به قول شما قشر آسیب پذیر ترسیدیم، وقتی قیمت حاملهای انرژی 30 درصد افزایش یافت ،اما یارانه هایشان به جای جیب مردم برای توسعه اختصاص پیدا کرد!!! توسعه ای که بدون پرچم عدالت فقط نابرابری ها را افزایش می دهد.

جناب روحانی؛ ما ترسیدیم و ترسوتر شدیم از این که هر روز قسمتی از خط قرمزهایتان را فراموش می کنید، این بار می گوئید تنها خط قرمز ما منافع ملی است ،باشد باور می کنیم اما به ما حق دهید که بترسیم این خط قرمز هم مثل ارزشها و دستاوردهای هسته ای از جیبتان بیافتد و دیگر هیچ خط قرمزی برای دولت خود متصور نباشید.

جناب روحانی ؛ براستی ترسیدیم آن زمانی که با ذکاوت در مناظره انتخاباتی خود گفتید "من سرهنگ نیستم ، حقوقدان هستم" آری هیچگاه نگفتید یک طلبه هستید!!!! ترسیدیم.

*** جناب رئیس جمهور؛ حرف آخر اینکه ما اگر ترسو و بزدل باشیم دلیلش رفتار متناقض شما و دولت مردان شماست، ما اگر میخواهیم مردم را به زور به بهشت ببریم دلیلش این است که دوستان شما مردم را به زور میخواهند به جهنم ببرند و اگر بیسواد هستیم دلیلش این است که باید به دنبال کارهای برویم که وزاری شما اصلا به آنها فکر نمی کنند  چرا که ما مجبوریم به مناطق محروم کشورمان برویم و به مردمی که از کمترین امکانات برخوردار هستند کمک کنیم.

آری ما می ترسیم.....

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

سلام خوش آمدید لطفا مطالب را خوب بخوانید تا بعدا حسرتش را خورید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان باز هم تکرارلحظه ها و آدرس zahraeian12.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 21
بازدید ماه : 21
بازدید کل : 355
تعداد مطالب : 22
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1